اثر پیگمالیون یا اثر روزنتال برای توصیف موقعیتی به کار می‌رود که در آن یک فرد به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه، انتظاراتی که از او می‌رود را آموخته و در راستای برآورده کردن آن انتظارات رفتار می‌کند. عبارت پیگمالیون برگرفته از نام یکی از نمایشنامه‌های جرج برنارد شاو است. پیگمالیون، مجسمه‌سازی بود که به یکی از مجسمه‌های خود علاقمند شد و آنقدر عشق و تحسین نثار او کرد که در نهایت، مجسمه جان گرفت. به عبارت دیگر موضوعی که نمایشنامه پیگمالیون به آن می‌پردازد این است که رفتاری که یک شخص با شحصی دیگر دارد، چه خوب و چه بد، کاملاً قابل انتقال است و می‌تواند به حقیقت بپیوندد.

اثر پیگمالیون چگونه عمل می‌کند؟

برآورده کردن انتظارات، چیزی است که از کودکی در تلاش برای انجام آن هستیم. در مدرسه تلاش می‌کنیم انتظارات معلمانمان را به واقعیت بدل کنیم. حتی ثابت شده اگر معلمان تصورات منفی از یک شاگرد داشته باشند، رفتار خودشان و رفتار دانش‌آموز به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه به‌گونه‌ای هدایت می‌شود و جهت می‌گیرد که این انتظارات منفی واقعاً برآورده شود. اثر پیگمالیون در تیم ورزشی، جمع دوستان، روابط و … این قانون در همه جا صدق می‌کند. حتی در محیط کار نیز این اثر با ما همراه است.

اثر پیگمالیون در محیط کار

به‌گونه‌ای مشابه، یک کارمند در محل کارش هم رفتار و سطح عملکردش را به‌گونه‌ای تنظیم می‌کند که با انتظاراتی که مدیر یا سازمانش از او دارد، مطابقت داشته باشد. انتظاراتی که یک مدیر از کارکنانش دارد می‌تواند به طرز جدی رفتار و عملکرد کارکنان را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین، مدیران باید از این تأثیر آگاه باشند و چگونگی بهره گرفتن از آن در جهت تحقق اهداف سازمان را بدانند.

چطور از اثر پیگمالیون برای بهبود عملکرد کاری کارکنان استفاده کنیم؟

اثر پیگمالیون در واقع مثل یک چرخه عمل می‌کند. ما باورهایی داریم که رفتارمان را شکل می‌دهد. رفتار ما باعث باورهایی در اطرافیانمان می‌شود و عکس‌العمل‌هایی را در آنها برمی‌انگیزد که آن باورها را در ما تقویت می‌کنند و به تکرار رفتارهای پیشین منجر می‌شوند. برای تغییر رفتار باید این چرخه را شکست و این دقیقاً کاری است که یک مدیر هوشمند آن را در جهت بهبود عملکرد کارکنانش انجام می‌دهد.

مطالعات ثابت کرده‌اند اگر مدیران نسبت به عملکرد کارکنانشان باور، اعتماد و انتظار بالاتری داشته باشند، عملکرد و بازده آنها در واقعیت بهبود می‌یابد. حال سؤال اینجاست که چطور باید این موقعیت یا همان اثر پیگمالیون را در سازمان ایجاد کرد؟

قدم اول زدودن انتظارات منفی درباره عملکرد است. به‌عنوان رهبر، نیاز است شما همه تصورات مرسوم و منفی فرهنگی، فردی، جنسیتی، سنی و … درباره عملکرد افراد را از ذهن خود و همکاران بزدایید. باید با این ذهنیت آغاز کنیم که افراد می‌توانند با رهبری و حمایت درست هر کاری را انجام دهند. شما باید گفتگو درباره عملکردهای ضعیف پیشین افراد را هم متوقف کنید و به افراد یک فرصت جدید دهید.

این مراحل را برای ایجاد اثر پیگمالیون در تیم طی کنید

  • با تک تک افراد تیم به صورت جداگانه در ارتباط باشید و به آنها آموزش دهید. در این آموزش‌ها دقت کنید که هدف برجسته کردن و تقویت توانایی‌ها و نه اشاره به نقاط ضعف است. اگر یکی از کارکنان ابراز علاقه کرد که در حوزه‌ای بیشتر بداند، این فرصت را برای او فراهم کنید.
  • یکی از اعضای باتجربه و موفق گروه را به‌عنوان مربی برای کمک به سایر اعضای تیم در جهت رشد و شکوفایی قرار دهید.
  • با کارکنانتان به صورت مداوم تعامل مثبت داشته باشید و بر اعتقادتان به توانایی آنها برای انجام وظایف محوله تأکید کنید. هر جا که ممکن است به آنها بازخورد مثبت و سازنده بدهید.
  • مطمئن شوید که سایر افراد در سطوح مدیریتی سازمان هم به کارکنان شما بازخورد مثبت می‌دهند. نحوه معرفی تیم توسط شما در واقع تصور سایر مدیران از کارکنان شما را نیز شکل می‌دهد.

سخن پایانی

همیشه به خاطر داشته باشید که کلام و رفتار شما، عنصری تأثیر گذار در آنچه که دیگران از خود بروز می­‌دهند، می‌باشد. پس اگر رفتار دیگران برای شما مهم است، اول به خود مراجعه کنید. چه بسا همچون پیگمالیون، از مجسمه­‌ای، انسان ساختید!